خاتمی این روزها حال و روزی خوبی دارد. مطمئنا خودش هم فکر نمیکرد که 4 سال بعد عده ای دوباره او را برای انتخابات علم نمایند و این را به حساب آن میگذارد که 8 سال درخشان را در زمان ریاست برای ملت ایران به ارمغان آورده و دوباره این مردم هستند که به او اقبال دارند!

اما حقیقت آن است که امروز کفگیر اصلاحات به ته دیگ خورده است و لابی های اصلاح طلبان مهره ای را پیدا نمیکنند که بتواند در برابر احمدی نژاد عرض اندام نماید. از این روست که اصلاح طلبان مجبورند ( و فقط مجبورند ) که سر خود را زیر برف کنند و چشم به 20 میلیون رای دوره هشتم خاتمی داشته باشند.

من هم به عنوان یک ایرانی بسیار تمایل دارم تا این سیدِ خندان مجددا وارد عرصه انتخابات شود تا مشخص شود دغدغه اصلی اصلاحات است یا نان؟!

و بسیار تمایل دارم خاتمی وارد انتخابات شود و با شکستی که خواهد خورد 2 موضوع مشخص شود:

1- رای 20 میلیونی خاتمی در آن شرایط خاص هنوز هم اصلاح طلبان را در خماری گذاشته و فکر میکنند که 20 میلیون رای به آنان داده شده است. اما شکست خاتمی نمایان میکند که آن 20 میلیون رای تحت تاثیر زمان خود بوده و و اصلاح طلبان صاحب اصلی رای نبودند.

2- نفس نفس زدن های اصلاحات به پایان رسیده و شکست خاتمی پیکر بی جان اصلاحات را در گورستان تاریخ دفن خواهد کرد و آن زمان است که برادران اصلاح طلب باید با شعارهای جدیدی وارد زندگی شوند، نه شعارهایی که حتی یک دهه دوام نداشته باشد.